ایندفعه با یک مطلب خیلی پر محتوا اومدم
این مطلب در مورد زندگیه حالامون چیزی که باید برایش یک هدف انتخاب کنیم وبرای رسیدن بهش زحمت بکشیم.
دوست دارم در مورد این مطلب پای هم سن وسالای خودم یعنی جوونای ایرانمون بکشم وسط و بهشون تا جایی که میتونم کمک کنم تا هدفشون بشناسن وبرای چیزای بی ارزش زحمتی نکشن. میخوام نه تنها به دوستم بلکه به خودم کمک کنم تا بتونم آدمایی رو که دارن با من روی یک زمین خاکی زندگی میکنن بشناسم ونظراشون در مورد این موضوع بدونم.
خوب بریم سر اصل مطلب.
بزارین برای شروع اول چند تا سوال بپرسم تا اصل مطلب فهمیده باشین.
جوونای ما برای این مسئله فکری کردن(منظورم هدفه)؟؟؟؟؟
هدفشون مشخص کردن؟؟؟؟
میدونن خواسته هاشون چیه؟؟؟؟
میدونن برای چی باید زحمت بکشن؟؟؟
میدونن هدف بی ارزش یعنی چی؟؟؟
میدونن باید دنبال ارزش زندگیشون بگردن؟؟؟
وهزار تا میدونن های دیگه
ولی برای جواب این میدونم ها باید اول یک مطلبی را باز کنیم واونم دوستی های .....
دوستی های بی ارزشی که به عنوان یک مطلب سر گرم کننده شده اخبار داغ مملکت ما!!!
وبرای این اخبار داغ و سرگرم کننده دل چه کسایی که شکسته
و آبروی چه عزیزایی از دست نرفته!!! تا حالا بهش فکر کردی؟؟؟
اگه نکردی بیا تا با هم بهش فکر کنیم.
دوستی
یک دوستی بی هدف باعث چه چیزی میشه؟؟؟
میدونی اینو؟؟؟؟؟
دوستی هایی که بعضی هاشون باعث بدبختیه هزاران نفر میشه و منجر به
خودکشی
بی آری
شرم
کینه
دورویی
بدبینی
دروغ
از بین رفتن ایمان واعتقادات فرد
از بین رفتن اطمینان
نابود شدن شخصیت
شکسته شدن غرور
تموم شدن محبت های واقعی
و از همه مهمتر تهی شدن دلامون برای یک عشق پاک
الان با خودت میگی رومینا دیگه چقدر بزرگ کرد یک دوستیه ساده رو؟؟؟؟!!!!!!
ولی میدونی همه ی مشکلات ما ها از همین دوستیه ساده شروع میشه؟؟؟؟؟
خوب حالا این نوشته رو بخون!!!!!!
توی این داستان هر دو نفر عاشق همن ولی نوع عشقشون نمیدونم.
حالا بخونیدش!!!!
دختر و پسر
روز اول:
پسر: سلام
دختر: گیرم که علیک
پسر: چه طوری؟؟؟
دختر:مگه دکتری پررو؟؟؟
پسر :ببخشید چه خشن رفتار میکنی؟؟؟
هفته ی اول:
پسر: سلام
دختر: سلام
پسر: چه طوری؟؟
دختر: بد نیستم تو خوبی؟؟؟
پسر :ممنون عزیزم
هفته ی دوم:
پسر: سلام خانومی
دختر: علیک سلام
پسر: خوبی عزیزم؟؟
دختر: عالی شما چه طوره آقا؟؟؟
پسر: به شکر خدا منم خوبم
هفته ی سوم:
پسر: سلام قربونت بشم
دختر: سلام عزیزم
پسر: حالت که خوبه آره؟؟
دختر: آره عزیزم توپه توپم تو خوبی؟؟؟
پسر: بله صدای شما رو میشنویم مگه میشه بد باشیم؟؟؟
دختر: میخوام یک چیزی بهت بگم ولی...
پسر : خوب بگو چرا نمیگی؟؟؟
دختر: الان زوده بزار برای بعد
پسر: هر جور که دوست داری
هفته ی چهارم:
پسر: سلام گلم الهی بمیرم از خواب که بیدارت نکردم؟؟؟
دختر: سلام عزیزم نه منتظرت بودم کجا بودی شما؟؟؟ دلم هزار راه رفت چرا دیر زنگ زدی؟؟
پسر: الهی من بمیرم ببخشید معذرت به خدا سرم شلوغ بود
دختر: خدا نکنه عزیزم اشکال نداره انتظارتم قشنگه
پسر: الهی بگردم مهربونیت جیگر خوبی که آره عزیزه دلم؟؟؟
دختر: مگه میشه با وجودت در کنارم حالم بد باشه؟؟؟؟ وقتی صدات میشنوم دنیا برام عوض میشه.
پسر: هنوز نمیخوای اون چیزی رو که میخواستی بهم بگی؟؟
دختر: چرا ولی....
پسر: ولی نداره بگو دیگه!!
دختر: میدونی من خیلی دوست دارم
و تو دل پسر قند آب میشه و یک عالمه رویا برای خودش میسازه
ماه دوم:
پسر:سلام قربون اون چشمای عسلیت بشم.
دختر: چه سلامی چرا این کارو کردی؟؟؟
پسر: چه کار عزیزم؟؟؟
دختر: چرا با اون دختره صحبت کردی نباید بهش کمک میکردی!!
پسر: بابا طفلک مونده بود آدرسی که بهش دادن کجاست منم آدرس خیابون دادم کاری که نکردم!!!!
دختر: میدونی که من حسودیم میشه چرا بی محلی نکردی بهش؟؟؟
پسر: ببخشید گلم به خدا نمیدونستم که خوشگله من اینقدر حسود تشریف دارن معذرت میخوام
دختر: دیگه قول بده که با هیچ دختری حرف نمیزنی؟؟؟
پسر: باشه هم قول میدم هم قسم میخورم که با هیچ دختری حرف نمیزنم
دختر: خیلی دوستت دارم
پسر: منم همین طور
ماه سوم:
دیگه دختر وپسر میرن تو مایه های لاو ترکونی ودیگه حرفاشون میشه
بدون تو زنده نمیمونم
تو همسر آینده ی منی
تو تمام زندگیه منی
تو عشق منی
تو جون منی
و ......
تازه قول ازدواج وزندگیه آینده واز جور چیزا هم به هم میدن
ماه چهارم:
پسر: میخوام به خانوادم بگم که یکی رو دوست دارم
دختر قند تو دلش آب میشه ومیگه: راست میگی اگه خانوادت قبول نکردن؟؟؟
پسر: غلط میکنن قبول نکنن من تو رو میخوام خودم باید برای زندگیم تصمیم بگیرم
تازه بگردن تو دنیا عروسی مثل تو پیدا نمیکنن
دختر: تو خیلی خوبی پس منم جو خونه رو درست میکنم تا تو بیای خاستگاری!!
پسر: باشه گلم
ماه پنجم:
دختر: گفتی
پسر: آره ولی...
دختر: ولی چی؟؟؟
پسر: بابام گفته غلط میکنی که دوستش داری
دختر: تو چی گفتی
پسر : منم به خاطر عشقم تو روی بابام وایستادم و اونم منو از خونه بیرون کرد
دختر: یعنی به خاطر من این کار کردی؟؟؟
پسر: پس چی فکر کردی تو تموم زندگیه منی
دختر: الان کجا میخوای بری؟؟
پسر :خونه ی یکی از دوستام
دختر: حالا من چه کار کنم؟؟؟
پسر: تو نگران نباش من خودم همه چیز درست میکنم ( در این لحظه ها پسر ها احساس غرور میکنن ونمیخوان که عشقشون ناراحت چیزی باشه یعنی یک نوع احساس مردانگی)
ماه ششم:
دختر: ببین من ....
پسر: تو چی؟؟؟
دختر: برام خاستگار اومده
پسر: غلط کرده میکشمش
دختر: یک فکر منطقی بکن
پسر: چه فکری؟؟؟
دختر: برو دنبال یک زن خوب بگرد چون من دیگه تصمیم گرفتم ومیخوام با این مرد زندگی کنم
پسر کمی شکه میشه ومیگه: دروغ میگی یعنی من این همه وقت به خاطر چی عذاب کشیدم وتو رویه بابام وایستادم؟؟؟
دختر: من چه کار کنم زندگیه تویه ولی اگه تو زن نگیری من آب خوش از گلوم نمیره پایین
پسر:مثل اون موقع ها حسودیت نمیشه که برم با دختره دیگه صحبت کنم؟؟
دختر: نمیدونم چرا الان چند وقتی هست که حسادتم رو تو خنثی شده
پسر آروم اشک میریزه و میگه :خوشبخت بشی
دختر: تو هم همین طور
وبعد از هم جدا میشن ولی پسره چی میشه ؟؟؟ پسری که با احساساتش بازی شده و غرورش خورد شده؟؟؟
پسری که تمام فکر وذهنش اون دختره بوده و فکر میکرده وجودش مال اونه ولی حالا باید ببینه که وجود و جسم عشقش شده مال یکی دیگه!!!!!
تکلیف این پسر چیه؟؟؟؟؟؟
خوب میخوای چی باشه؟؟؟؟
چند روز بعد:
پسر: سلام خانوم خوشگله
دختر: سلام
پسر: میای بریم خونه ی ما؟؟؟
دختر: برو گمشو.
وپسر اون شش ماهی رو که طی کرده بوده به یک هفته تبدیل میکنه تا مخ دختر جدید بزنه وببرتش خونه ی خودش
و موفق هم میشه....
و بعد دیگه اون دختر بدون اینکه پسر بخواد هر روز تو خونش البته نه تنها اون بلکه تعداد زیادی از دخترای دیگه که به کلک این پسر که بهشون امید ازدواج داده مهمون هر شبشن
خوب نتیجه ی اخلاقی چی میشه؟؟؟
فکر نمیکنین که پسره داره یک جور انتقام میگیره از دخترا؟؟
یا فکر نمیکنین که زندگی براش بی اهمیت شده؟؟
یا عفت و حیا براش از بین رفته؟؟؟
شایدم غیرت و ایمان ؟؟؟؟
و شاید بی هویتی و مردانگی دیگه براش ارزش نداره؟؟؟
اینجا تقصیره کیه؟؟؟؟
دختره؟؟؟ یا پسره؟؟؟؟؟
میدونم الان همتون میگین دختره ولی پسره هم بی گناه نبوده ها؟؟؟؟
درسته که دختره بزرگترین نامردی رو بهش کرد ولی پسر هم خیلی زود خودش باخت.
من توی این داستان نخواستم نامردی دخترا یا پسرارو به رخ بکشم و بگم حتما همه ی دخترا نامردن یا همه ی پسرا من منظورم این بود که دنیای ما دنیای نامردیه و کمترین دوستی هم پیدا میشه که پایدار بمونه که یا دختره ویا پسره توش نامردی میکنن!!!! حتی من این داستان خوب تموم کردم که پسره به امان خدا عشقش ول میکنه ومیزاره راحت باشه ولی نامردای دیگه چی؟؟؟ تا حالا نشنیدین عشقش میکشه یا آتیش میزنه و یا هزار کار دیگه ای تا دلش خالی بشه یا راحت بشه؟؟؟
خوب این نامردی ها یک چیزه طبیعی شده برای همه ی ماها ولی چه جوری درستش کنیم یا اگر لیاقت درست کردنش نداریم چه جوری باهاش کنار بیایم کار ماست.
حالا بحث من برمیگرده به هدفمون به هدفی که انتخاب کردیم.
شاید این پسره هدفش این بوده که به دختره برسه و راهش انتخاب کرده ولی .....
به قول یک دکتر خیلی بزرگ وخوب آدما چند نوع هستن اونایی که راه رو عوضی میرن یا اونایی که کلا عوضی راه میرن!!!
این پسر راه درست رفته بود ولی داشت عوضی راه میرفت اون برای اینکه به هدفش برسه باید درست راه بره.
پس به غیر از هدف باید یاد بگیریم که درست راه بریم و درست عمل کنیم ملاک یک هدف خوب فقط راه مستقیم نیست بلکه طریقه ی راه رفتنشم مهمه!!!!!!
در ضمن هدفی که تعیین می کنیم باید متعالی و دارای روح و انگیزه باشه، به شخص امید بده، اون تشویق کنه و همچنین اون در مقابل مشکلات محکم و مقاوم کنه. زمانی که هدف از تعالی و روحانیت برخوردار باشه فرد با لذت و عشق و سرور راه مقصد را طی میکنه. برای هر کاری در زندگی باید هدف داشت. بدون هدف شخص سرگردون و حیرونه ؛ مانند کسی که بر سر سه راهی قرار گرفته و نمی دونه چه کار بکنه و در نتیجه قادر نخواهد بود برنامه ریزی مناسبی برای خودش داشته باشه. وجود هدف به انسان و به زندگی او جهت می بخشه و مسیر حیات او را مشخص می سازد.حالا شما چی میگین ؟؟؟
دوست دارم نظر قشنگتون در مورد این جور دوستی ها بدونم.
در مورد هدفتون و اینکه چه کاری رو بهتر میدونین برای زندگیه خودمون؟
دوست دارم بدونم حرف شماها چیه؟؟؟؟
نمیدونم کارم درسته یا نه ولی تصمیم دارم نظر همتون تو وبلاگ بزارم وازتون بخوام که کنار هم دیگه دوستانه جمع بشیم و سعی کنیم به هم کمک کنیم چون ماها توی این موضوع های دوستانه وعاشقانه خیلی به کمک احتیاج داریم.
میخوام هممون راه درست انتخاب کنیم ودرست راه بریم.
ممنون که تا اینجا منو همراهی کردین و اگه دوست دارین نظر بدین وهمدیگه رو کمک کنیم.
خواهر کوچیک همه ی شماها رومینا
اولین نظر دهنده: سید محمد
نظرم هم اینکه واقعا عالی نوشتی...
به تمام معنا زیبا و مفید.
ممنون ولی ای کاش یک کمکی میکردی داداشی با نظرت.
ئاگرین
به نظر من خیلی زیاده روی کردید
پسرا به اون خوبی که نشون می دن نیستنوبلاگ منو بخون ممنون می شم همونجا هم پاسخ بده
خوندم عزیزم وبلاگت همون جا هم نظرم دادم
منظورت از اخلاق خوب پسرا زیاده روی کردم؟؟؟؟
ما نمیتونیم از دل کسی دیگه ای حرف بزنیم از کجا معلوم شاید بعضی هاشون یک دل خیلی مهربونی داشته باشن.
نوید
سلام .و البته صد مرتبه امیدوارم این بحث رو ادامه بدین
درسته نوید جان منم به دوستی هایی که سالم هستن و با عشق پاکی شروع میشن ایمان دارم و برای این جور دوستی ها جونمم میدم ولی تو جو ما دختر و پسر ها این طوری نیست
حالا که این حرف زدی بزار یک وبلاگی رو بهت معرفی کنم و بهت بگم منظور من چه نوع دوستی هایی هست
نمیخوام به اون وبلاگ بی حرمتی کنم ولی برو ببین
ببین این نوع دوستی ها درسته؟؟؟؟؟
اون دوستیه که شما میگین یک دوستیه خیلی خیلی پاکیه که تو جامعه ی ما الان داره فسیل میشه عزیزم.
خیلی نظره قشنگی دادی ای اینجا همه باید صحبت کنیم واز این لوس بازی ها هم نداریم که این ناراحت بشه یا اون
همه باید نظرامون صادقانه بگیم و همه باید جنبه داشته باشن
نظر شخصیه شما هم خیلی قشنگ بود
خوب شما هم به دوستات کمک کن تا درست راه برن برای رسیدن به هدفشون.
آدرس اون وبلاگم میام تو وبلاگت میگم
منم تا جایی که شما دوستان کمک کنین این بحث ادامه میدم.
ممنون.
عمو تقی
سلام عموجونEffective club
سلام عموی خوبم
مرسی خیلی قشنگ بود امیدوارم همه بخونن ولذت ببرن
تمام حرفاتون تایید میکنم عمو جون.
همه چیز شما گفتین دیگه حرفی برای گفتن نمیمونه
مگه میشه کسی رو حرف شما حرف بزنه!!!!
سلام رومینا جان
ممنون که خبر کردی بیامبازم میام
ممنون عزیزم از نظرت
منم به این اعتقاد دارم که با این موضوع ها بزرگ میشیم وتجربه های زیادی پیدا میکنیم ولی نمیخوام مشکلی توی همین تجربه ها به دست بیاد
شاید من و شما بخوایم به دلیل تجربه به دست آوردن کارایی بکنیم و وارد دوستی هایی بشیم ولی از کجا که گیر یک آدم وحشی نیوفتیم عزیزم؟؟؟؟؟؟!!!!!
این تجربه ای که میخوایم به دست بیاریم یک لکه ی سیاه ننگ برامون به بار بیاره!!!!!
چرا از طرف اونا گول نخوریم و یا اینکه مورد حمله قرار نگیریم؟؟؟؟؟
من منظورم اینه که مواظب باشیم تا گیر این آدمای خیلی خیلی عوضی نیوفتیم
شما آدم های زیادی رو دیدی که این سن براشون گذشته و با این دوستی ها بزرگ شدن ولی من دخترایی رو دیدم که در همین دوستی ها تا آخر عمر بدبخت شدن نه اینکه فکر کنی آدم های خنگی بودن که زود گول خوردن وخر شدن نه برعکس خیلی خیلی زرنگ بودن ولی حالا بیا زندگیه که دارن نگاه کن
من ترسم از این آدمای کثیف که دین و ایمون ندارن.
بازم ممنون از نظرت.
سلام رومینای عزیزم،
مطلبت جالب بود و جای تفکر داشت. به نظر من اگه آدم درست تربیت شده باشه و از بچگی دلیل خیلی چیزها براش مشخص شده باشه، وقتی به سن انتخاب می رسه (حالا انتخاب دوست یا شغل یا هرچیزی فرق نمی کنه) منطقی تر عمل می کنه. اونجوری حتی دوستی هاش تحت نظارت خانواده ست که قطعا هم عاقلانه تره هم کنترل شده، متاسفانه ما آدم بزرگ ها یادمون می ره که توی جوونی و یه سن خاص خودمون چجوری بودیم و چه فکرایی می کردیم و وقتی یه جوون دور و برمون به اون سن می رسه به جای این که کمکش کنیم فوری نفیش می کنیم و بهش ایراد می گیریم. دوستی که راه و روشش درست باشه خیلی هم خوبه، حتی با جنس مخالف. به شرطی که منطقی پیش بری و کسی لطمه نخوره..شاد باشی عزیزم. مرسی از مطلب خوبت...
سلام گلم
زدی تو خال خانومی
واقعا به حرفات اعتقاد دارم ولی خوب کمتر خانواده ای این طوری پیدا میشه که به بچه هاش این فرصت بده
بعدشم این دوستی ها بر میگرده به اعتقادات خورد فرد
من به این اعتقاد دارم که آدم باید تو جامعه باشه وبا چیزای زیادی آشنا بشه ولی خیلی مواظب خودش باشه
خیلی
چون همه آدم خوب نیستن همه حالا به یک دلیلی زدن به سیم آخر و از بدم بدترن
ولی خوب اگر خانواده هم خوب باشه باز همون طور که گفتم به اعتقادات فرد برمیگرده
مثلا خانواده ی من هیچ مشکلی با این موضوع ندارن ولی متنفرم از اینکه عشق قبل از ازدواج داشته باشم چون فکر میکنم یک نو ع خیانت به اون شریک زندگیه آیندمه
خوب ولی مشکل اصلی همین خانواده های برای دوستای هم سن وسال خودمن
بعضی از خانواده ها خیلی بچه هاشون تو منگنه قرار دادن و خیلی برای بچه هاشون سخت میگیرن
خوب این بچه هم باید اخلاقش طوری بشه که تا یک آزادی میبینه حداکثر سوءاستفاده از اون آزادی رو بکنه !!!!!
ممنون عزیز از نظرت.
سلام رومینا جون.
باهات موافقم کاملان ...موضوع جالبی رو انتخاب کردی.
سلام گلم
واقعا حرفت درست بود
خیلی خوشم اومد وقتی دیدم اینقدر روشن فکری
من این بحث باز کردم تا دوستای گلی مثل تو وفاطمه ی عزیز من شرکت کنن و هم منو وهم دوستاشن راهنمایی کنن.
ولی باید اینو فهمید که اگر حالا خانواده هایی با این مسئله مشکل دارن وخیلی سخت میگیرن
ولی این سخت گیری ها برای ماها تجربه بشه که با بچهامون درست رفتار کنیم وهمیشه کاری کنیم که فکر کنن دوستاشونیم نه اینکه رئیس زندان.
نوید
که اوردن و بردن من از بهر چه بود
ممنون هم شهری از نظر قشنگت
آره میشه این نوع عشق های فسیل شده رو پیدا کرد ولی باید خیلی زرنگ باشی تا پیدا کنی
و بتونی بفهمی طرف مقابلت خواستش از تو چیه !!!!؟؟؟؟؟؟
درست مثل اینکه درست زندگی کردن خیلی خیلی خیلی آسونه ولی اگر یاد داشته باشی چه جوری درست زندگی کنی.
خیلی دوست دارم با این دوستت بهزاد آشنا بشم چون .....
هیچی ولش کن خیلی برام این دوستت عجیبه
شاید باور نکنی ولی خیلی رفتار این دوستت برام آشناست
خیلی دوست دارم باهاش آشنا بشم
خواهشن اگه وبلاگ داره آدرس وبلاگشون به من بده
ممنون
شمع
همین
ممنون دوست من
منم همین خبر رو چند روز پیش تو روزنامه خوندم
ولی نیمدونی چه چیزای دیگه ای که از گفتنش خجالت میکشم بگم اتفاق داره میوفته تو دنیای ما
وقتی میگم دنیا پر از نامردی دوستام باور نمیکنن
ومیگن دوستی خوبه چون آدم تجربه ی خوبی رو به دست میاره!!!
آره به خدا دوستیه سالم بهترین نعمته روی زمین و منم عاشق این دوستی های سالمم
ولی دوستیه سالم توی این جامعه ی پر از نامردی ما به خدا فسیل شده
دوستیه سالم تو جامعه ی که پدره به دختر 9 سالش تجاوز کنه وبعد اونو بفروشه به هر نامردی
معنی نداره
یعنی اصلا پیدا نمیشه
خبر ندارین که توی این دنیای ما چه خبرایی که نیست
اگه بدونین حتی از سایه خودتونم میترسین
چه برسه که بخوای به یک آدم غریبه که یک دفعه تو زندگیت پیدا میشه اعتماد کنی و.....
آره مخ زدن یک افتخار محسوب میشه ولی نه فقط تو پسرا تو دخترا تو زنای شوهر دار و تو مردای زن دار تو همه ی نامردای دنیا مخ زدن یک افتخار محسوب میشه.
ممنون عزیزم
عاطفه جون
نتیجه این که به کسی اعتماد کن که حتی اگر در ساده ترین لباس هم بودی راضی بشه تو رو به همه نشون بده و بگه این عشق منه .
سلام عزیزم
عشق واقعی یعنی این
ولی به نظرت پیدا میشه؟؟؟؟؟؟
حتی اگرم تو رو با ساده ترین لباسا نشون بده و شعار بده که عشقشی
ولی مطمئنی که عشقش میمونی و اجازه میده عشقت باشه؟؟؟؟؟؟؟
باید یک طوری بفهمی عشق واقعیش هستی یا نه؟؟؟؟
ولی چه طوری؟؟؟!!!!!
مشکل ما جوونا وپدر مادرای ما جوون ها هم توی همینه!!!!!!
باید راه حل پیدا کنیم
به کمک هم
ممنون
غریبه
در راه عشق موفق باشید
سلام عزیزم
خیلی نظر جالبی دادی
ولی مشکل ما هم همین جاست که چه جوری ببینیم آیا طرف مقابل لیاقت عشق مارو داره؟؟؟
آیا ما هدفمون درست انتخاب کردیم؟؟؟
آیا داریم راه درست رو میریم یا اصلا داریم درست راه میریم؟؟؟؟
ما هم تو جواب این آیا ها موندیم عزیزم
ولی کی میخواد جواب ماها رو بده
خدا میدونه!!!!!
آزیتا
بگذارعشق خاصیت تو باشد
از خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟فرقى نمی کند گودال آب کوچکى باشى یا دریاى بیکران... زلال که باشى، آسمان در توست
سلام عزیزم
نمیدونم چه جوابی بدم
خواستم مثل خودت جواب بدم
ولی هیچ متنی به قشنگیه متنت به ذهنم نرسید
آره عاشقی خیلی قشنه خیلی
خیلی خیلی خیلی خیلی
به نظرم بهترین حس تو دنیای ماست
ولی عاشق چی وکی ..........!!!!!!!!!
النا
سلام رومیناجون
من این مدل دوستی هارونفی نمیکنم تائیدهم نمی کنم ولی به نظرمن اگه قراره یه نفرخودش رووارداین بازی بکنه بایدازاول تکلیفش روباخودش وطرفش معلوم کنه اینکه آیاقراره این اشنایی ودوستی به ازدواج ویکی شدن ختم بشه یانه واسه وقت گذرونیه این جوری شایدبعدازقطع رابطه طرفین لطمه ببینن ولی چون ازاول موضع خودشون روروشن کردن هضمش راحت تره.درضمن من فکرمیکنم ماجرایی که تونوشتی بیشترتوی دوستی های توسن پایین اتفاق میافته وگرنه اگه دوطرف به قول معروف عاقل وبالغ باشن مشکلشون راحت ترحل میشه.موفق باشی وپرانرژی گلم.
ممنون نسیم گلم
آره درسته باید تکلیفشون روشن کنن ولی واقعیت میگن در مورد تصمیمشون؟؟؟؟
نه نمیگن
باور کن نمیگن.
این اتفاق تو آدمای که سن کمی دارن بیشتر می افته
منم خواستم همین بود که شما بزرگتر ها کمکمون کنیم.
با تجربه هایی که دارین به خواهر وبرادر کوچیکتون کمک کنین تا بتونن راه درست رو انتخاب بکنن
ممنون عزیزم.
النا
سلام دوست عزیزم
من با اینکه از لاو و لاو بازی بدم میاد ولی مطلبت جالب بود و من را وادار به خواندن کردطلب عشق زهر بی سرو پایی نکنیم
سلام عزیزه دل من
آره درست گفتی
همه ی حرفات قبول دارم
ولی چه جوری فرهنگ درست رو تو جامعه برقرار کنیم
چه جوری به بقیه یاد بدیم که راه درست رو انتخاب کنن؟؟؟
چه جوری؟؟؟
این چی جوری ها مخ ما تازه وارد ها رو به عرضه ی جوونی قفل کرده
ممنون گلم.
محمد
اگر به نتیجه ای رسیدی جواب منو هم بده
سلام دوست من
واقعا برای دوستت متاسفم
کاش یک کم با عقل جلو میرفت که به اینجا نمیرسید
ما هم میخوایم به همین نتیجه ای که تو میخوای برسیم ولی هنوز نرسیدیم
امیدوارم هرچه زود تر به این نتیجه برسیم
که چه جوری موفق باشم تو زندگی!!!!
آذر خانوم وآقا سید
سلام
هر رابطه و دوستی که صرفا از روی هوس و بی فکری و خوش گذرانی باشه مطمئنا آخرش شکست و سر خوردگیه...موفق باشی و همیشه عاشق
سلام
ممنون از نظرت همه حرفات قبول دارم عزیزم
خوشحال شدم وقتی میبینم که تو هم از خواننده های توپ مجله موفقیت هستی
من خیلی این مجله رو دوست دارم
نمیشه نخونمش مطالب خیلی خوبی داره که به آدم آرامش میبخشه
ممنون شما هم موفق باشی.
خیلی زیبا بود.
کاش همه همینجور مفید می نوشتن.
شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه اسمی
نه آدرسی
نظرت عزیز
چرا چیزی در موردش نگفتی؟؟؟؟؟؟؟؟
نظرم هم اینکه واقعا عالی نوشتی... :-)
به تمام معنا زیبا و مفید.
ممنون داداشی.
نظر لطفته
سلام
نظر لطفته رمینا جان
مطلبت را میخوانم و یک نظر حسابی روش میدم
منتظر نظرم باش
منتظر نظراتتم
سلام
ممنون مرسی
من منتظرم تا بیای گلم
راستی منم میام
ممنون
سلام رومینا جان عزیز
تشکور از اینکی به وبلاگ من قدم رنجه نمودید
مطلب شما بسیار زیبا و ژاموزنده بود
اما لطفآ دیگر از این حرف ها نزن شما دوست من هستید
حیج وقت مزاحیم همدیگر نمیباشیم
در بین دوستی این حرف ها نیست
خوب تشکور بسیار زیاد از لطف و مهربانی شما
الله نگهدار
دوست عزیز
ممنون آسمون جان پر ستاره
ای کاش یک نظری یک حرفی میزدی برای ما جوونا
سلام
از یاد خدا غافل نشوید که کلید تمام مشکلات است
من آپم دوست خوبم
ممنون عزیز
میام
سلام آبجی جونم خوبی
ببخش که دیر دیر می آم به خدا زودتر از این امکان نداره بیام
از متنتم خیلی خوشم اومد آفرین به این قلمت شیوا و رسا
منم دلم برات تنگ شده دلم واسه همه تنگ شده
ناراحتم که نمی تونم زود زود بیام به همه سر بزنم
قربونت داداشی
سلام
وای باورم نمیشه اومدی!!!!!!!
بابا کجایی شما
اشکال نداره دیگه باید به فکر درس ومشقات باشی کوچولو
نظر لطفته داداشی که از متنام خوشت اومد
ممنون
اشکال نداره زود امتحانات تموم میشه ومیای سر میزنی
ولی اون موقع دیگه باید تلافی این نیومدنات بکنی ها!!!!!!
شاید به سمت مرگ رفتن هم یه جور هدف باشه..نه؟؟یه هدف مسمم..
ببخشید شما؟؟؟؟؟
تروخدا اسماتون
آدرساتون بنویسین
من که علم غیب ندارم
حالا شما؟؟؟؟؟؟
سلام . راستش رو بخواین این روزا اینقدر سورپرایز شدم که فقط مونده شما هم یه چیزی بگین و دو تاشاخ هم در بیارم . خیلی کنجکاو شدم این موضوعی که اشاره کردین رو بدونم البته اگر مانعی نیست . و در مورد هم محلی بودن یا نبودن ما ، که البته فکر نکنم دنیا اینقدر هم کوچیک شده باشه ، من از قاسم آباد همون شهرک غربم و خومون همسایه سینما سیمرغ هستش (چه دقیق گفتم!)
داشت یادم میرفت بهزاد اهل وبلاگستان نیست و چت می کنه ، ا گر مایل بودی و راضی باشه ID بهزاد رو بهتون می دم
وای نوید جان چرا آدرست ندادی؟؟؟؟
من آدرست گم کردم
یعنی پاکش کردم
شرمنده میشه آدرست بدی؟؟؟
تا بیام وبرات بگم؟؟؟؟
سلام ، خیلی اتفاقی آدرستو حفظ بودم و از سر بیکاری ، __خودت فکر کنم بدونی ما پشت کنکوریا مخصوصا خیلی بیکاریم :) __ اومدم دیدم کلی عوض شده وبلاگ فکر کردم اشتباهی شده . به هر حال خوب شد اومدم چون منتظر جوابت بودم ، آدر س رو گذاشتم
با وجود اینکه اصلا به رنگ سیاه علاقه ندارم ، اما ظاهر جدید وبلاگ قشنگ به نظر میرسه.
خوب خدا رو شکر به ذهنت رسید دوباره بیای
ممنون که آدرست دادی
الان میام
ممنون از نظر لطفت وبلاگ شما هم قشنگه
ولی خوب چون اسم وبلاگ عشق مشکی پس بهتره مشکی هم بمونه
بازم ممنون.
عشق یعنی صداقت یعنی ایمان
عشق یعنی یک زندگی عالی.
علیک سلام
آره
بهش اعتقاد دارم
این مطلب شما جوابش مثنوی هفتاد من کاغذه.
از حوصله بحث حارج!
منظورت نفهمیدم عزیز
یعنی چی؟؟؟؟
سلام . به جیمیلت جواب دادم . امیدوارم بخونی
منم لینک وبلاگ خوبت رو اضافه کردم
موفق و عاشق باشی
ممنون نوید جان
سلام.
از وبلاگتون بازدید کردیم. نسبتا خوب بود اما مفید تر از این هم می تونه باشه.
از وبسایت ما هم در صورت تمایل بازدید کنید.
با سپاس
انجمن متخصصان الکترونیک ایران
سلام
ممنون منم حتما سر میزنم
من آپم جیگر
زود بیا
قربونت
ممنون
مرسی
میام
سلام
قاب جدید مبارکه
ممنون عزیزم
دست داداشی درد نکنه
پرسیده بودی شما؟منم میگم مهران.
ممنون
آقا مهران
سلام
اره راست میگی درسته من خودم تو همین مشکل افتادام
پستت جالب بود پر معنی
ولی خود یه زمانی نیاز داری با جنس مخالف ارتباط برقرار کنی البته ارتباط سالم
گوی که این جوانای ما البته بعضی جنبه ندارن
بلاگت باحاله تعارف نمیکنم
پیش ما بیا
سلام
ممنون عزیزم
نظر لطفته
لینکتون کردم لینکم کنید
ممنون عزیزم
چشم
منم لینکت کردم
تو نمیخوای دیگه آپ کنی؟حس میکنم این پستت رو واسه من گذاشتی.
شما؟؟؟؟
آدمک؟؟؟؟؟
نه
وقت زیادی ندارم
نوبت المپیادمه
سلام
مرسی از بابت آرزوی که کردی واسم
خود دیگه این هم ذهنه منفی ما شما به بزرگیت ببخش
پیش ما بییییییییییییا
سلام
نه بابا این چه حرفیه
خدا ببخشه
حتما
سلام.
می دونم فکر کنم خیلی دیر که چیزی بگم ولی نگفتنش بد تره
مطلب خوب و تقریبا دقیقی بود راستش و بخوای ...... بماند ولی ممنون. درست داغ دل ادم تازه میشه ولی این چیزا خوب یاد اوردی بشه تا ادم گذشتش فراموش نکنه مخصوصا درساش
با ارزو موفقیت در زندگی همه جونا
سلام
الهی بگردم
اشکال نداره غصه نخور
خوشحالم که وبلاگتون گرفته . این مطلبت رو تا اخر خوندم . قشنگ بود .
ممنون عزیز
شما لطف دارین
سلام.داستان جالبی بود
اما همه ی پسرا این جوری نیستن .همچنین همه یدخترا نیستن.
با تشکر خواهر گلم..
در پناه حق باشی عزیزم.
ممنون
من راما هستم
رومینا اومد میگم بیاد جوابت بده
سلام واقعا عالی بود و لذت بردیم .
راستش اینقدر هم دختر بد نیستند و از هزارتا ۱۰ یا ۲۰ تاشون اینتوری باشند.
شکر خدا عشق من اینطوری نیست.
ضمنا به وبلاگ ما هم سری بزن و نظرتو بگو ممنون
ممنون
وقتی رومینا اومد میاد پیشتون منون
خوب حرفات قشنک بود این خاطره تلخو خیلی از ماها داریم اما از این خاطره تلخ چی یاد گرفتیم که هر دختری میگه دوست دارم همه چیزم زندگیم. تو ی .تو دلم بگم خفه شو همون یه بار که اشتباه کردم و خورد شدم بسمه خوب حقم دارم چون دخترا زود یادشون میره زود عاشق میشن زودم فراموش میکنن پس دیگه باور ندارم تا میبینن سواره ماشین خوبی واست میمیرن وشبهام پیشتن تا حالشونو بکنن.ولی من یاد گرفتم اول من بعد تو دل ادم کاروانسدا که نیست هر کی بیاد استراحت کنه و بره یه نصیحت به همه دوستام گوله مظلوم نما ها رو نخورین این نوای خوش همون خر کردنه یا حق
چقدر دلت پره
ولی همه این طوری نیستن هم خوب داریم هم بد
مهم اینه که خودت خوب باشی چون خدا برای آدمای خوبش فرشته هاش میفرسته
نمیدونم حرفام درسته یا نه ولی مطمئنم صد در صد اگه رومینا بود همین حرفا رو میزد
منم تجربه همچین دوستی رو داشتم! حدود ۱ سال
اما هنوزم نتونستم فراموشش کنم اصلا نمیتونم
شاید اونموقع بهترین روزای زندگیم بود وقتی با دوست پسرم بودم
اما الان چی ؟او ن خیلی راحت رفت با یکی دیگه و منم انگار هیچی نبودم واسش !
خیلی بده خیلی بد
تا جایی که دیگه نمیتونم به کسی اعتماد کنم و توی روابط اجتماعیمم بدجور اثر گذاشته
الان ۷-۸ ماه از این موضوع میگذره...
من آدم حساسیم خیلی حساس و فکر نمی کردم اگه قراره جدایی باشه این جوری باشه
موضوع خوبی بود و خیلی خوبم بیانش کردی
خوشحال میشم پیش منم بیای
سلام رومینا جون واقعا درست نوشتی بین دخترا و پسرا اصلا چیزی غیر از چرت وپرت نمی گذره. همشون یا با یکی دیگر دوست میشن یا سر چیز های الکی دعواشون میشه بعد هم به هم میگن بین ما دیگر چیزی نمونده و قهر میکنن در حاله که کلی وقت هدر رفته و یه قلب شکسته بینشون میمونه
منم تجربه کردم اما چون زیاد از این داستانا شنیده بودم از همون اول تحت تاثیر حرفاش قرار نگرفتم و وقتی رفت خیلی زود فراموشش کردم نظر من اینه که اگه کسی میخواد از این جور دوستیا داشته با شه به حرفاش اعتماد نکنه واز تو دوست عزیز رومینا خانوم بابت داستان ممنونم
سلام رومینا . واقع از بین اینهمه وبلاگ ها که تعریف شهوانی از عشق میکنن شاید این مطلب شما وبلاگ شما رو از سایر وبلاگ ها جدا کند . ممنون