دلتنگی

سلام عزیزای رومینا

خوشحالم که اومدین

ادامه مطلب منتظرتونم

تقدیم به اونی که خیلی دوستش دارم

و چشم انتظارشم

تقدیم به جیمی عزیزم 

واسه ی  تو می نویسم واسه تو که مثل نوری

کاش بدونی که عزیزم می میرم از غم دوری

یاد روزای گذشته دلخوشم کرده به بودن

تو بگو وقتی تو نیستی چی دارم واسه سرودن

مهربون بودی و دنیا با تو رنگ تازگی داشت

اون دوتا چشم قشنگت واژه واژه سادگی داشت

آبی قشنگ چشمات پر بود از رنگ اقاقی

تو همون ماه امیدی که باید به من بتابی

نازنین واژه ی شعرم اسمت وبهونه می کرد

توی غربت و غریبی باز هوای خونه می کرد

با صدای مهربونت می تپید نبض ترانه

هدیه دادی تو به قلبم یه نگاه عاشقانه

واسه دوست داشتن چشمات یادت هق هق  قلبم

باورم شد که تو گفتی : میرم اما بر می گردم

رفتی و بعد سکوتت باز شکست بغض نگاهم

بعد تو کاشکی بدونی باز اسیر اشک وآهم

آخرین حرفم بشنو خیلی دلتنگ نگاتم

مهربون ناجی قصه تا همیشه چشم براتم

جیمی جون رومینا همیشه منتظرته

مطمئن باش

زود بیا