یک عشق پاک

سلام دوستای گلم این دفعه با یک مطلب خیلی خیلی جالب اومدم

مطلب در مورد عشقه

ولی این عشق با بقیه عشق ها فرق میکنه

باور نمیکنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میتونی بری بخونی

بزن تو ادامه ی مطلب

هم عکسای قشنگی گذاشتم

و هم از یک عشق جدید براتون گفتم

منتظر نظرای قشنگتون هستم

gaze



Delight (color)


تا حالا به آیندت فکر کردی؟؟؟

به آینده ای که یک روزی ممکن بابا یا مامان بشی

مامان و بابای یک کوچولوی ناناز

یک کوچولوی مامانی که با وجودش احساس غرور میکنی

اول با وجودش فکر میکنی که پیر میشی

ولی میدونی همون احساس پیر شدن چقدر لذت داره

دیگه میشین یک مامانی و بابایی که باید به فکر یک کوچولوی تازه وارد باشه

اون موقع خوانوادت میشن چند نفره

از زوج بودن در میاین

از تنهایی در میاین

تا حالا بهش فکر کردی ؟؟؟

خیلی لذت داره

نه؟؟؟؟


Cute Boy! (No.2)


نمیدونم چرا این دفعه این پست گذاشتم

ولی خیلی دلم پره

از این جوونای حالا

از جوونایی که فقط به فکر راحت طلبی هستن

حاضر نیستن مسئولیت یک نفر قبول کنن

اینقدر خودخواهن که حاضر نیستن برای یک لذت قشنگ یک کم دردسر بکشن

بچه خیلی خوبه 

چون احساس قشنگی به آدم میده

همون گریه های بی موقش و شیطنتای بچگانش خودش یک نعمت بزرگه

یک خاطره ی قشنگ

یک حس خوب

یک غرور مقدسیه


Little Boy with Bear.


میدونستی وقتی کوچولوی تازه واردت بخنده چقدر لذت میبری؟؟؟

انگار خدا تمام دنیا رو بهت میده

حاضر نیستی خندش با دنیاها عوض کنی

الان با خودتون میگین این رومینا چی میگه

چرا وبلاگش به جای مطالب عاشقانه شده بچه داری؟؟؟

اشتباه نکنین ایندفعه میخوام در مورد عشق فرزندی بگم

عشقی که توش پر از محبت

عشقی که خیلی عجیبه

عشقی که بی نهایت پاکه

عجیب نیست؟؟؟

برای من که خیلی عجیبه 

عجیبه که از خون و پوست و گوشتت یک موجود زنده ی دیگه به وجود بیاد

یک موجودی مثل خودت

احساس داره

جون داره

درک میکنه

از همه مهمتر مثل خودت یک موقع عاشق میشه

این خیلی پدیده ی جالبیه

خیلی عجیبه که بعد از نه ماه انتظار شیرین

یک مادر بشی

مادری که حکم یک فرشته رو برای کوچولوت داری

اونم مادر فرزندی که از خود تو به وجود اومده

مادر بچه ای که خدا توی اون دنیا بهش یاد داده چه طوری عاشقت باشه


Bubble Chin


میدونی بچه ها تنها کسایی هستن که یک اطمینان خیلی کاملی بهت دارن؟؟؟

و با تمام وجودشون بهت ایمان دارن

میدونی که اونا فکر میکنن ما پدر ومادرای آینده چقدر قدرتمندیم ؟؟؟؟

میدونی اونا فکر میکنن اینقدر بزرگ و قدرتمندیم که میتونیم براشون هر کاری کنیم؟؟؟

اونا تنها آدمایی هستن که با عشق واطمینان کامل باهات زندگی میکنن

باور نمیکنی ؟؟

پس امتحان کن

بچه داری؟؟؟

بغلش کن واونو پرتابش کن بالا

طوری که منتظرش بمونی تا دوباره بگیریش

ببین بچه چه جوری میخنده

ببین بچه چه ذوقی میکنه

ببین چه قهقه ای میزنه

ببین از ذوق زیاد آب دهنش میریزه

میدونی چرا میخنده؟؟؟

میدونی چرا ذوق میکنه؟؟؟

چون اینقدر بهت اطمینان داره که میدونه اون بالا ولش نمیکنی ومنتظر میمونه تا بگیریش

اون اصلا نمیترسه

چون خیلی به پدر ومادرش ایمان داره

اون ایمان داره که میگیریش

اون ایمان داره که خیلی دوستش داری

اون ایمان داره که همیشه مواظبشی


Cute Boy (No.3 in color)


Bubble Boy!


Happy boy


خلاصه چند سالی میگذره وبچت میشه یک بچه ی چند ساله که میتونه برات صحبت کنه

وای ببین چه جوری برات عاشقانه حرف میزنه

ببین چه جوری با اون صدای بچه گانش دلت آب میندازه

فکرش بکن هرروز برات شعرایی رو که یاد گرفته بخونه

عددایی رو که بلده بشماره

رنگا رو برات بگه

وای خدای من

چقدر خوبه احساس مادر بودن

چقدر لذت بخش پدر بودن

الان میگین این دیوانه رو نگاه کن

هنوز خودش تجربه ی مادر بودن نداشته ولی

برای ما همش از این حس عاشقانه مینویسه

نه اشتباه فکر نکنین

من از تجربه ی مامانای دیگه دارم میگم

مامانایی که بچه هایی رو مثل شماها بزرگ کردن و دارن لذتش میبرن

دارم از تجربه ی باباهایی میگم که وقتی یاده اولین روز پدر شدنشون می افتن

اشک تو چشماشون جمع میشه 

من این جور پدر مادرا رو میتونم درک کنم

هر چند که در موقعیتشون قرار نگرفتم ولی میتونم عشقشون درک کنم


http://i24.tinypic.com/350s7lv.jpg


http://www.labour.gov.on.ca/images/es/family_1.jpg





http://www.coconino.az.gov/uploadedImages/Health/mother%20holding%20baby.jpg


نمیدونم بهتون چی بگم ولی ازتون خواهش میکنم

که همیشه منطقی فکر کنین

اجازه ندین راحت طلبیتون باعث بشه که

از لذت بردن خیلی چیزا محروم بشین

همون بیدار خوابی ها

همون جو ش زدنا

همون صر صداهای که باهاشن سر سام میگیری

خودش خیلی ارزش داره

خیلی

ابنا بخشی از زندگی هستن

قستی  از زندگی هستن که فراموش شدنشون غیره ممکنه

عشق فرزندی خیلی پاکه

خیلی مقدسه

خیلی خوبه 

حالا تو بگو دوست داری یک روزی یک پدر یا یک مادر بشی؟؟؟

بگی ها میخوام احساسات پدر و مادر بودنت تجربه کنم

ممنون



http://www.arbonne.com/images/products/landing/baby/baby.jpg




نظرات 54 + ارسال نظر
علیرضا پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 18:14

eeeeeee

چی
eeeeeeeeeee

علیرضا پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 18:16 http://www.7ename.blogfa.com

خوب مثل اینکه اول شدم
ژست توژی بود مرسی
دوست دارم بای

آره اول شدی
مرسی ممنون

رها پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 19:18 http://lamakan.blogsky.com

مرسی رومینا جان خیلی قشنگ بود

سلام عزیزم
ممنون

سید محمد پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:55 http://..........................

خیلی پست عالی بود
بامزه بود. عااااااااااااااااااااااااااااالی.
اینکه تو هر پستی در مورد یه چیزی صحبت می کنی و موشکافی اش می کنه خیلی باحاله

خواهش میکنم
نظر لطفته داداشی

شمع پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 21:16 http://shamenvis.blogsky.com

وااااااااااااااااااااای این ها رو ..واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
چه قدر گوگووووولین .... واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااییییییی

موش بخوردشون ..نه نخوره گناه دارن ..وااااااااااااااااااااااااااای

ولی خدایی خیلی قشنگ بود ... نوشته ها واقعا عالی بود عالی

سلام
ممنون
نظر لطفته

عاطفه جون پنج‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 22:32 http://www.golden-camp.blogsky.com

خیلی پستت بود خوب بود باعث شد به چیزای زیادی فکر کنم .
پیش ما بیا .

سلام عزیزم
به چه چیزایی؟؟؟
چشم حتما

آذر خانوم و آقا سید جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 00:10 http://www.avareyetanha.blogsky.com

سلام
خیلی عالی بود
هم عکسا هم مطلبت

من که فک نمیکنم دختری وجود داشته باشه که دلش نخواد مادر شه....

یعنی این حس یه حس خدا دادی تو وجود هر زنیه نمیشه روش سرپوش گذاشت.........

من که میخوام یه مادر نمونه باشم که بچم بهم افتخار کنه!!!!

موفق باشی عزیزم
التماس دعا

سلام عزیزم
ممنون
چرا تا دلت بخواد
دخترای بی رحم زیادن
خود خواه و بی رحم که برای راحت طلبیشون
از همه چیز میگذرن
من امیدوارم همه ی دخترا یک روزی یک مادر خوب و نمونه بشن برای کوچولو های نانازشون
محتاجیم به دعا عزیز

اجادسا جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 00:39 http://ajadesa.blogsky.com

سلام من اومدم
بابا اول ایولا داره اسفند دود میکنم چش نخوری خیلی عالی بود منم با دادا محمد موافقم که هر دفعه یه چیزی و میشکافی
دوم اینکه من دوست دارم بابا بشم و به فرزندام افتخار کنم
خیلیم دوسشون داشته باشم و دوستم داشته باشن
ممنون رومینا جون از پست خیلی خیلی قشنگت

سلام
ممنون که اومدی داداشی
منتظرت بودم
نظر لطفتون
اینشا الله هر چه زود تر یک بابای مهربون بشی
که بچه هات عاشقانه دوستت داشته باشن وبهت افتخار کنن
اون موقع منم میشم عمشون
آخه ی الهی بگردمشون
داداشی دعا کن این داداشای نامرد ما هم سر عقل بیان وبعد از چند سال بچه دار بشن
دیگه خسته شدم
دستت درد نکنه که اومدی
خوشحالم کردی

همسایه جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:36 http://minoom.blogsky.com

سلام
نمیدونم این تصور که اومدن یه بچه یعنی تولد آرزوهای یک موجود زنده چطور میتونه ما رو به زانو در بیاره اون آرزو داره آرامش میخواد توجه و هزار تا چیز دیگه الان که یه زوج تو احساسات هم واموندن نو توقعات کوچیک از هم گیر کردن ودر جی میزنن چطور میشه بچه دار شد بچه یعنی .....
محمد و مینو

نه تروخدا فکر بد نکنین
بچه یعنی عشق
یک عشق پاک مادرانه وپدرانه
عزیزای من کدوم آدمی پیدا میشه که مشکل نداشته باشه؟؟
آره؟؟؟؟؟؟؟؟
همه ی آدما یک جور مشکل دارن
بعضی ها بد بعضی ها هم خوب
اصلا آدمی که مشکل نداشته باشه آدم نیست
این مهمه که بتونی با مشکلات کنار بیای
و باهاشون دست و پنجه نرم کنی
اصلا اگه مشکلی توی زندگی نبود
زندگی خیلی بی معنی میشد
خیلی تکراری میشد
درسته بچه هزار تا چیز میخواد تا راحت زندگی کنه
ولی از همه مهمتر یک عشق ومحبت خالصانه میخواد
چیزه زیادی نیست
یک زوج هم باید با هم کنار بیان چون باید یک زندگی رو بچرخونن
زوجی که نتونه از پس یک مشکل کوچیک بر بیاد پس چه جوری میخواد
با مشکلات خیلی بزرگتر که در آینده بدون شک به سراقش میاد کنار بیاد و باهاشون بجنگه ؟؟
بچه خیلی خوبه
خیلی
البته بستگی به خودت داره که خوب تربیتش کنی
ممنون که اومدی عزیز

النا جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 http://www.mehr_1386.persianblog.ir

سلام
پستت عالییییییییییییییییی بود
ممنون که به پاتوق همیشگیت سر می زنی.
بای

سلام
خواهش میکنم
وظیفمه که سر بزنم
بای

رویای خاکستری جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:42 http://www.royayekhakestary.blogsky.com

سلام رومینا جون. خوبی؟
ممنونم که خبرم کردی. مرسی
آپت خیلی زیبا بود. حرف نداشت. آفرین.
خب شیرین ترین هدیه خداوند٬ فکر کنم یه بچه می تونه باشه.
موفق باشی

سلام عزیز
ممنون توپه توپم
خواهش میکنم
امیدوارم خدا این شیرینیه ی زندگی رو به همه بده البته سالم
ممنون عزیز

رضای جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 14:31 http://niga.blogfa.com

جان سلام

خوبی؟؟؟

عجب داستانی بود .

واقعا یه کسی باید به این ملت دانش اموز بگه که همه چیز نمره نمیشه

به نکته ی خیلی خوبی اشاره کرد.

مرسی که خبرم کردی

در پناه حق
راستی نظرتو در مورد تبادل لینک هم بگو؟
خوشحال میشم
منتظرمااااا
بای

سلام عزیز
ممنون که اومدی ونظر قشنگت گفتی
من لینکتون کردم

آسمان پرستاره جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 15:00 http://www.mohammadabbas.blogfa.com

سلام رومینا جان عزیز
بسیار پست عالی و مقبول بود
من آرزو دارم که همه جوانان اسلام به آرزوی خود برسند
انشا الله
همه زوج های که تازه ازدواج میکنند آرزو دارند که یک طفل خوب و ناز خد وند برایشان بدهد
خوب ما همچنین آرزو داریم
تشکر رومینا جان از اینکی خبرم کردی
موفق باشی الله نگهدار

سلام
ممنون عزیز
امیدوارم همه خوشبخت باشن
همه ی آدمای دنیا
امیدوارم به آرزوت برسی وخدا یک بچه ی سالم مامانی بهت بده
موفق باشی
بای

عموتقی جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:15

عموجون سلام
این پستت خیلی عالیه
احسنت
دنیای زیبای بچه ها
خیلی دوست داشتینه
ممنون ازقدوم سبزت

سلام
ممنون
مرسی
اره خیلی زیباست

مانی جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:52 http://mania1973.blogsky.com

سلام
امیدوار بودم مثل همیشه گل می کاشتی که اینطور بود
نوشته هاتو دیدم
ممنون و شاد باشی
بازم می یام سراغت
شب به خیر
جمعه ۱۱ بهمن

سلام
ممنون
منتظرم
شب خوش

hotblueX جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:14 http://hotbluex.persianblog.ir

قشنگ بود . و عکسهای نازت

ممنون
مرسی

اجادسا جمعه 11 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:32 http://ajadesa.blogsky.com

کجایی ابجی نیستی نمی گی داداشی نگران میشه

سلام داداشی
اومدم
شرمنده

کامی شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 00:02 http://www.amooyadegar.blogsky.com

سلام
من کامی ام
چی بگم یه کم زیاد پیش رفتی یعنی زیاد احساسی کردیش
خوب کسی دوست نداره پدر یا مادرنشه اون دخترایی سنگ دل هم که در جواب نظر(آذر خانوم و آقا سید)گفتی شاید دلیل های خاص خودشو داشته باشه
خودت گفتی تو پستت گفتی منطقی باشین
ولی نبودی شاید اون دخترا مشکل دارن جشمی منظورم نیست
من که به شوهر بدن فکر کردم ولی به پدر بودن نه
به نظر من که بینه یه زن و شوهر اگه بچه بیاد عشق تقصیم میشه
پدر بودن لذت داره ولی من درکش نمیکنم
مثله این که شما خیلی دوسن داری مادر شی ، نه
درباره مسولیت گفتی همه دوست دارن ازدواج کنن ولی جامعه طوری شده که ازدواج کردن سخت شده
بماند درکل ذهنم باز شد
این بحثم نمیشه تو بلاگ به نتیجه رسید
در کل ام بعضی از موضوع ها حق باشماست
من پسته جدید گذاشتم افتخار بده
پیششششش ما بیییییییییا

سلام کامی جان
خوشحالم کردی
منتظرت بودم عزیز
زیاده روی ؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟
فقط از دل خودم نوشتم برای چندتا نامرد
آره کسی دوست نداره پدر یا مادر بشه چون به نظر من یک نوع خودخواهیه
من به همه که نمیگم زود باشین بچه دار بشین
مخاطب من اونایی بودن که از همه نظر توپه توپن
یعنی هیچ مشکلی ندارن برای پدر یا مادر شدن
از نظر مادی جسمی عشقی موقعیت شغلی
هیچ مشکلی ندارن ولی بازم خیلی خودخواهن
میدونم از رو خودخواهیشونه و از بی احساس بودنشون
از این ادما زیادن اطراف من
بعدشم مشکل توی دنیا خیلی زیاده
باید باهاش کنار بیایم
همون طور که گفتم اصلا برای این به دنیا اومدیم که با مشکلات کنار بیایم وحلش کنیم
خوب شما الان به پدر بودن فکر نکردی چون هنوز ازدواج نکردی
هر دختر وپسری تو سن شما اول به ازدواج فکر میکنه بعد به بچه
منم دارم به زندگیم فکر میکنم یعنی دارم پله پله به آیندم فکر میکنم
منظورم اینه که الان در حال فکر کردن به موقعیتم تو جامعه هست که چه کاره بشم
تا چه تحصیلاتی پیش برم
چه جوری سعی کنم فکرم بزرگ بشه
بعد برای شروع زندگیه مشترک فکر میکنم
وبعد به داشتن فرزند
بله میدونم ازدواج کردن تو جامعه خیلی سخت شده
ولی از قدیم گفتن خواستن توانستن است
باید با سختیش بجنگی تا به اون چیزی که میخوای برسی
زندگی باید سخت باشه
زندگی باید مشکل داشته باشه
و اگر نه که زندگی نمیشه
به قول قدیمیا میشه
بمیر و بدم
باید توی زندگی پاشی از جات وحرکت کنی
باید از پستی بلندیای زیادی رد بشی
میدونی اگه زندگی مشکل نداشته باشه مثل چی میشه؟؟
مثل این میمونه که تو داری میری به یک سفر طولانی
توی این سفر جادت فقط یک شکل
یعنی فقط یک منظره رو میبینی
یعنی حتی جادت نه پیچ و خم داره ونه سرعت گیر
همش یک نواخت
خوب تو خسته نمیشی از این منظره ی یک نواخت؟؟
حتی اگه منظره قشنگترین منظره ی دنیا باشه ولی تو بعد از مدتی خسته میشی
این خاصیت ما انسانهات
مشکلات وسختی ها هم همین طوری هستن
باید توی زندگی همه چیر باشه
استرس ترس مشکلات خوبی خوشی خوشبختی بدبختی و ...
همه چی باید داشته باشه
این زندگی ارزش زندگی کردن رو داره چون هم تجربه های زیادی به دست میاری وهم زندگیه متنوعی رو داری که برات خسته کننده نیست

خوشحالم که ذهنت باز شد

آره این جور بحث ها نیاز داره به یک سالن اجتماعات بزرگ داره که هممون جمع بشیم ونظرای همدیگه رو بدونیم و به هم دیگه کمک کنیم و بتونیم ذهنامون پرورش بدیم

همیشه حق با من نیست
بعضی اوقام شما عزیزا درست میگین
حق با شماهااست
منم بعضی از حرفاتون خیلی دوست دارم وبهشون اعتقاد دارم

چشم عزیز الان میام پیشت

ح مث حسی ن و ف مث فاطم ه شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 09:14 http://www.jijiye-man.blogfa.com

سلام ...
خیلی نوشته ی قشنگی بود ... از خوندنش خیلی لذت بردم ...
عکساشم خیلی خوشمل هست...
به ما هم سر بزن ... آپه جالبیه...

سلام عزیز
ممنون
خوشحالم کردین
حتما میام
الان میام
تو راهم

سید محمد شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:14 http://..........................

کسایی که به دید بد به بچه نگاه می کنن یا از اومدنش به دنیا ناراحت می شن به نظر من خیلی سطحی نگر هستن. چون اونها فقط نیاز های مادی بچه هارو می بینن. و فکر می کنن چون ی شه ای نیاز هارو تامین کرد نباید بچه ای هم به این دنیا بیاد که بخواد زجر بکشه و همچنین پدر و مادر و زجر بده. اما باید به این نکته توجه کرد که بهترین نیاز هر کودک مهر و محبتی است که از پدر و مادرش دریافت می کنه و اونو به همون ها بر می گردونه با خنده هاش. زندگی مادیات نیست. معنویاته. گچه مادیات هم نقش مهمی رو ایفا می کنه. اما پایه ی زندگی روی مادیات استوار نیست. این و اونهایی می فهمن که از نظر مادی اشباع شدن و نیاز های عاطفی بهشون نرسیده.

آره داداشی
واقعا به حرفات اعتقاد دارم
ای کاش همه متوجه این بشن
ای کاش یک کم کوتاه بیان
یک کم از خودخواهیشون کم کنن
ممنون که اومدی و کامل توضیح دادی

غزل۹ شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:39 http://www.ghazal9.blogfa.com

سلامم.عزیزم خیلی زیبا بود دوست دارم بازم بات سر میزنم ** من تو رو لینک مینکم تو هم منو لینک کن

سلام عزیزه دلم خوبی؟؟؟
خوشحالم کردی با وجود قشنگت
من لینکت کردم
ممنون از لطفت

شیرین شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 16:16 http://tanhaeehayam.blosky.com

بس که آرزو به گور سپر دیم دیگر جایی برای به خاک سپردن جسدمان نیست
آپم خوشحالم می کنی بیایید

عزیزه من!!!!
چرا اینقدر موج منفی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوش بین باش به زندگی
الان میام عزیز

نوید شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 18:58

سلام .رومینا جان ببخشید که دیر اومدم .
خیلی احساسی نوشتی
می دونی که عادت ندارم بیام بگم ،به به چقدر قشنگ نوشتی کلی لذت بردم ...،
اما
ایندفعه راست می گی، از خوندنش هم جدا لذت بردم . راستش رو می خوای همیشه آرزوی دارم که سه تا پسر داشته باشم :))

به هرحال
امیدوارم همیشه عاشق باشی

سلام
نه بابا این چه حرفیه خدا ببخشه
آره خیلی احساساتی بود
بله باهاتون آشنا شدم
امیدوارم به آرزوت برسی
من عاشق بچه ی پسرم
خیلی خوبه
منم دوست دارم پسر داشته باشم
چون واقعا عالیه
ممنون
خوشحال شدم
بای

کامی شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:35 http://www.amooyadegar.blogsky.com

سلام
من موندم چه جوری با این همه غلط املای من نظر رو خوندی
خودم دوباره نظر خودم رو خوندم کلی خندیدم
دمت فشفشه
اره تو این جواب نظر من کلاْ حق با شما ست
اون سالن که گفتی حال نمیده بریم تو یه باغ بزرگ دورهم این حالش بیشره
پیییش ما بیییییا

سلام
اشال نداره ادمیزادیم دیگه اشتباه تو خونمونه
خوبه باز به نظرای خودت خندیدی
دم تو هم ترقه
چی میگی تو بابا
ممنون که حق به من دادی
وای باغ بزرگ آره
فکر خوبیه
دور تا دور باغ صندلی بچینیم بعد صحبت کنیم
هوا هم سرده سرد باشه
خیلی حال میده
باشه میام
موفق باشی

کامی یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:31 http://www.amooyadegar.blogsky.com

سلام
در جواب اون خانم (آسمون پر ستاره) باس بگم که اسلامی وجود نداره که جون داشته باشه
ولی بابت اون مهمونی اره شب بشه رو درختا نورافکن نصب کنیم بعد با صدای بلند خیلی بلند طور که در فاصله 1 متر همدیگه صدای همو نشنویم بعد کنار دریا آتیش روشن کنیم از روش بپریم
وای چه حالی میده
کاش میشد این جمع دوستانه رو دور هم جمع کنیم
ولی حیف و افسوس
پییش ما بییا

اول سلام
دوم اون خانوم نیست پسره
سوم آره خیلی خوبه
ای کاش میشد
نه کامی اینقدر صداش بلند باشه که کر بشیم
خیلی حال میده
آتیششم اینقدر بزرگ باشه که همه جا روشن بشه
من میخوام این طوری بشه
چرا نمیشه؟؟؟(گریه)

کمال یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 21:44 http://baroonedeltangi.blogsky.com

سلام
از این که بنده رو مورد لطفتون قرار دادین و سر زدین ممنونم
والا کیه که دوست نداشته باشه پدر بشه یا مادر
من که خیلی بچه دوست دارم
ولی خوب بیشتر از اون دوست دارم مادر بچه هامو مثل خودشون دوست داشته باشم
در کل چشمم آب نمیخوره که تا 6 سال دیگه بتونم مزدوج بشم
حالا شما هم به آرزوهامون یه چیز دیگه اضافه کردین
در مورد باغ بگم که بهتره این کارو نکنین چون ممکنه بین من و کامی بحث بالا بگیره حالا شما باید بیاین مارو جدا کنین بی مزه میشه
چون ما هر دومون یه اخلاق گندی که داریم اینه که از نظر خودمون کوتاه بیا نیستیم
انقدر هم جوگیر نشین دریا و آتیش و بقیه ی قضایا
به قول آقای کاردان چاییتو بخور
سرد میشه ها(این از خودم بود)
می خوای دارچین بریزم تو چایی؟ (اینم از خودم بود)
:))

سلام
خواهش میکنم
ممنون که شما به من افتخار دادین
امیدوارم به آرزوهاتون برسین
یک پدر خوب و مهربون
چشم هر چی شما بگی

اجادسا یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 22:47 http://ajadesa.blogsky.com

سلام رومینا جان دیه این طرفا نمیای
چیزی شده با داشت قهری من هر وقت
می رفتم تو نظرات می دیدمت ولی تازگیا......
{گریه}

سلام داداشی
خوبی؟؟
شرمنده داداشی
مشکلات خیلی زیاد شده
گریه نکن میام پیشت
اومدم

shabah یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:04 http://www.destroy.blogfa.com

سلام پیشه منم بیا حتما بگوو اهله کجایی باشه فعلا بای

سلام
حتما
مشهدی هستم

کامی یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:27 http://www.amooyadegar.blogsky.com

سلام
بابت نظر کمال باس بگم که راست میگه ما هیچ کدوم قانع بشو نیستیم تا حالا نشده تو بحثی به نتیجه درست حسابی برسیم البته رسیدیم ولی درست حسابی نبوده
بابت این پستتون باید بگم من خیلی فکر کردم
به این عقل ناقص من این قد داد
که اگه بعضی آدما به هر دلیل بچه نمخوان یا نمتونن داشته باشن
این کار خداست که از چنین نعمت بالای اینارو محروم میکنه
به نظر من این جور آدما لیاقت این نعمت رو ندارن
یا خدا دوسشون نداره(البته به نظر من)
حالا ما که آینده رو ندیدیم شاید خدا به ما هم این لیاقت رو نداد
پیشش ما بیییا

سلام
اشکال نداره آدمیزاد با هم باید فرق کنه
البته
حرفت قبول دارم
خدا نکنه
هر طور فکر کنی و دوست داشته باشی
همون طور میشه
باور کن
پس قشنگ فکر کن

emad دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:36 http://www.emadsong1.blogfa.com

سلام رومینا جان
ممنون که به وبلاگم سر زدی
تو هم وبلاگ جالبی داری
بازم بهم سر بزن
موفق باشی دوست من

سلام عزیز
خواهش میکنم وظیفست
حتما
تا بعد بای

کمال دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:46 http://baroonedeltangi.blogsky.com

سلام
چایی نشد قهوه کاکائو شیر قهوه و ....
بالاخره چیزی هست که بتونه مارو بیخیال موضوع کنه
البته با این امنیتی که شما ذکر کردید بنده هیچ مخالفتی ندارم
یه محافظ به من بدید یکی به کامران

البته از شوخی گذشته من و کامران و تعدادی از دوستان به احتمال زیاد این جمعه می خوایم بریم جنگل
ببخشید از این که دلتونو آب کردم

سلام
آره اینا رو هستم خوشمزه هستن
خدا رو شکر
باشه امنیت کامل دارین
ولی بگم من امنیتم برای دعوا نکردن شما فقط با زور ور بازوست
هستی یا علی
باور کن همتون حریفم
شوخی کردم
ولی هر کدومتون که به من بیوفتین فکر نکنم سالم بمونین
از بس بزنمتون

خوبه امیدوارم خوش بگذره
جای ما هم خالی کنین
نه بابا این چه حرفیه همین قدر به شما خوش بگذره خودش خیلیه
منون که سر زدی آقا کمال
راستی شوخی زیاد میکنم به دل نگیرید
بای

shabah دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 15:30 http://www.destroy.blogfa.com

کجایه مشهد زندگی میکنین شما ببین اگه آیدی داری آیدی تو بده نمیدیم که مشکلی نیست چووووون کامنتت تو کامنته دوستام ناپدید میشه

میگم میشه شما خودتون معرفی کنین
من چرا باید همش امار بدم؟؟؟؟
شوخی کردم
چشم میگم
من تو ریس زندگی میکنم
باشه حتما فقط یک کم وقت میخوام این چند روزه آینده بی نهایت کار دارم
یعنی برنامه ی مشخصی ندارم
ولی حتما میام
تا بعد بای

ارشتا گرافیک دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 15:43 http://arshtagrp.persianblog.ir/

سلام ارشتا گرافیک از شما برای بهرمندی از خدمات وبلاگ خود دعوت به عمل می آورد.
در صورت تمایل تبادل لینک فرمائید.

مریم دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 16:21 http://titanic.blogsky.com

سلام رومینا جون مرسی که بهم سر زده بودی وبلاگ زیبایی داری آپی هم که کردی خیلی قشنگ بود هم مطالبش هم عکساش
بازم پیش ما بیا راستی اگه با تبادل لینک موافقی بهم خبر بده
فعلا خداحافظ

سلام مریم جان
خواهش میکنم وظیفه بود
ممنون
حتما میام
من لینکتون کردم

مریم دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 16:22 http://titanic.blogsky.com

.========================================
=============###======##=======###======
=======#======##======##======###=======
======###=====#############==###========
========##=####===========#####====###==
========###===================######====
==###==##=======================###=====
===####===========================##=##=
====##====================###======###==
====#===================#######=====#===
===##===================########====##==
===#=====####===========#######======#==
===#======###==============##========#==
===##===========================#===##==
===##==========================#====##==
====##=======================##====##===
=====##==####============####=====##====
======##====##############=======##=====
=======###=====================###======
==========###===============###=========
============#################===========
===================###==================
===================###================

ممنون مریم جان

نی نی گل دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 21:33 http://www.khishtan.blogsky.com

اونقه اونقه اونقه

آخه ی
قربون اون گریه هاش برم

النا سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:09 http://www.mehr_1386.persianblog.ir

سلام رمینا جون
آپ هستم و منتظر شما
زود بیا
بای

سلام عزیز
ممنون
به روی چشم

کامی سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 23:56 http://www.amooyadegar.blogsky.com

سلام
رومی جون
ناراحت که نمیشی رومی صدا کنم اگه میشی بگو من از روک بودن خوشم میاد البته تا حدی
راستی من آپ بیا لطفا در مورد ظرفیتم نظر بده
پیییییش ما بییییییییییا

سلام آقا کامی
نه هر طور راحتی صدا کن
چشم اومدم

رزا چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:02 http://www.5684.blogfa.com

سلام رومینا جون خوبی گلکم چه طوری بیا پیشم خوشحالم میکنی عزیز راستی این اقا کمال توافق کرد بیار مهمونی میگم حرارتی با من کمال با تو هان نه نه بر عکس معکوسش کن دیگه نمیتونم باز آتیش بگیرم من پیش زغال میمونم مهم نیست که سیاه بشم یا نه اما منتظرتتتتتتتتتتتتتتتتم آبجی خوشکلم
محکم میبوووووووووووووووسمتتتتتتتتتتتت

سلام رزا جان خوبی؟
خدا رو شکر
برای من فرقی نداره هر طور تو راحتی
با زور و بازو میشه جلوی اینا رو گرفت
پس یا علی

رزا چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:10 http://www.5684.blogfa.com

بییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییا
دیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییگه گلکککککککککککککککککککککککککککککککککممممممممم

الان بابا صبر کن شما

رزا پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 00:46 http://www.5684.blogfa.com

الهی فدای تو که اینقدر مهربونی بوس

سلام گلم
مهربونی از خودتونه عزیزه دلم
امیدوارم همیشه موفق باشی

النا پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 http://www.mehr_1386.persianblog.ir

سلام
به روز هستم
یک مطلب خیلی جالب گذاشتم
دوست دارم بیایید بخوانید و نظر دهید
به امید دیدن کامنت شما

سلام عزیز
چشم الان میام
همین الان تو راهم

علیرضا پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 16:38 http://www.7ename.blogfa.com

سلام نیستی
هفته نامه در انتظاره
البته اگه دولاره کسی نمیخواد یقه مارو بگیره
بیا دلموون تنگ شده

سلام اقا علیرضا
آره چند روزی حال خوبی نداشتم
حتما میام
شما به بزرگیه خودت ببخش
منم دلم برای همتون تنگ شده
الان میام

اجادسا پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:03 http://ajadesa.blogsky.com

سلام رومینا جان خوبی فقط اومدم حالتو بپرسم چطوری داداشیتو فراموش کردی
همیشه اولین وبلاگی که سر می زدی به من بود ولی الان از وبلاگ بچه هی دیگه باید بفهمم که رومینا آبجی اومده بیا خوشحالم میکنی آپ دارم بیا زودم بیا

سلام
خوبم ممنون
شرمنده
سرم شلوغه ببخشید
بازم شرمنده الان میام داداشی

اجادسا پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:23 http://ajadesa.blogsky.com

ممنون راما جون خیلی ناراحت شدم ولی ازین که رومینا یه داداشه گلی مثله تو داره که پیششی خوشحالم انشاا...که خوب بشه نه تنها دل من دل همه بچه ها واسش تنگ شده امیدوارم هر چه زودتر خوب بشه و برگرده رومینا جان بدون که حتما خوب میشی خوب خوب خوب

ممنون

النا پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 20:53 http://www.mehr_1386.persianblog.ir

سلام
ممنون عزیزم که دعوت منو قبول کردی.
این پست یک جورایی مکمل پست قبلی توست نه؟
امیدوارم تو هم همیشه موفق و موید باشی گل دختر.

سلام عزیزم
خواهش میکنم وظیفست
نمیدونم شاید
ممنون عزیز
به امید دیدار

مریم جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 01:52 http://titanic.blogsky.COM

__سلام_####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________

____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________

____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________

بازم برو!


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________



____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________

____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________


____####_____
____####_____
____####_____
____####_____
_###########_
__#########__
___#######___
____#####____
_____###_____
______#______
_____________
من اپماااااا
بدوووووو

سلام به روی ماهت
چشم الان

[ بدون نام ] جمعه 18 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 19:21

دختری در رختخواب



دختـری با مادرش در رختخواب درد و دل می کرد با چشمی پر ز آب
گفت مادر حالم اصلا ً خوب نیست زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم بر سرم روی دستت باد کردم مادرم
سن من از 26 افزون شده دل میان سینه غرق خون شده
هیچکس مجنون این لیلی نشد شوهری از بهر من پیدا نشد
غم میان سینه شد انباشته بوی ترشی خانه را برداشته
مادرش چون حرف دختر را شنفت خنده بر لب آمدش آهسته گفت
دخترم بخت تو هم وا می شود غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن این همه شوهر یکی را تور کن
گفت دختر: مادر محبوب من ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها سر به زیر و با وقارم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر یک پسر مغز یابو خورده ام یا مغز خر؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر با سعید و یاسر و ایضا ً صفر
با سه تا شان رفته بودیم سینما بگذریم از ما بقیه ماجرا
یک سری، هم صحبت یاسر شدم او خرم کرد، آخرش عاشق شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید قلب من از عشق او خیری ندید
مصطفای حاج قلی اصغر شله یک زمانی عاشق من شد بله
بعد هوتن یار من فرهاد بود البته وسواسی و حساس بود
بعد از این وسواسی پر ادعا شد رفیقم خان داداش المیرا
بعد او هم عاشق مانی شدم بعد مانی عاشق هانی شدم
بعد هانی عاشق نادر شدم بعد نادر عاشق ناصر شدم
مادرش آمد میان حرف او گفت: ساکت شو دگر ای فتنه جو
گرچه من هم در زمان دختری روز و شب بودم به فکر شوهری
لیک جز آنکه تو را باشد یک پدر دل نمی دادم به هر کس این قدر
خاک عالم بر سرت، خیلی بدی واقعا ً که پــوز مـــادر را زدی!



اینم یه لبخند واسه دوست خوبم

سلام عزیز خوبی؟؟؟
ببخشید به جا نیاوردم
بابت داستانتونم ممنون زیبا بود
ماشاا... دست همه ی دخترا رو از پشت بسته بود
لطفا خودتون معرفی کنین
ممنون

مجتبی شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:47 http://gozasht-e-roozegar.blogfa.com

سلام

میدونی من یه جورایی با اولش مخالفم آخه تقصیر از جای دیگس؟
ولی بقیشو هستم
ولی خودمونی خیلی پری ها

علیک سلام
میدونی هیچ کدومتون منظور منو نتونستین متوجه بشین
من آدمایی رو مورد مثال قرار دادم که دارن کنارم زندگی میکنن
هیچ مشکلی ندارن
مقصری هم وجود نداره
خودشونم میدونن که هیچ مشکلی نیست

ممنون که بقیش قبول داری
نظر لطفته عزیز
آره خیلی پرم
چون خیلی دوست دارم عمه بشم
ولی...

علیرضا شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 13:49 http://www.7ename.blogfa.com

سلام خدا بد نده امیدوارم زودتر خوب بشی تقصیر منه باید بهت سر میزدم شرمنده
حالا با این حالت نیاز نبود پست بدی
بازم شرمنده و ممنون

سلام
ممنون مرسی
نه بابا تقصیره شما چیه؟؟؟؟
خودم یک کم بد شدم
دشمنت شرمنده
چرا دوست داشتم این مطلب بزارم
بازم دشمنت شرمده
بای تا دیداری دوباره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد